ارسالکننده : امید مالکی در : 91/6/4 3:25 عصر
رفتی سفر باز منو یادت رفت
شرطای عاشق بودنو یادت رفت
رفتی سفر چیزای تازه دیدی
دیدی و خط رو اسم من کشیدی
رفتی سفر ترانه ها یادت رفت
تک تک عاشقانه ها یادت رفت
سپردی عشقم و به آب ودریا
قلب مو جا گذاشتی لای ابرا
نگاه مو دادی به باد و بارون
عین یه عابر گوشه خیابون
رفتی سفر بدون یه خاطره
میخواستی عشقم ازتو فکرت بره
رفتی سفر منو فراموش کنی
به حرف آدم عاقلا گوش کنی
رفتی سفر ببینی این دیونه
تا کی میخواد منتظرت بمونه
رفتی سفر اشکم و در بیاری
گفته بودی طاقت شو نداری
رفتی سفرنه خبری نه چیزی
انگارنه انگارکه برام عزیزی
رفتی سفرخیلی چیزا یادت رفت
انگار تمام قصه ها یادت رفت
قولاتو انگار دادی دست نسیم
دورغه که بگم به هم می رسیم
عشقموبخشیدی به کوه ودره
حتی منودوست نداری یه ذره
رفتی سفر جای منو گرفتن
تمام دنیای منو گرفتن
خبر نداشتم میری تنها میشم
تنهاترین عاشق دنیا میشم
گفتی که با سفر عوض نمیشه
عشقی که میمونه واسه همیشه
رفتی وحرفات مثل برفا آب شد
آسمون انگار رو سرم خراب شد
تمام این حرفای خوب یادت رفت
قصه دریا وغروب یادت رفت
پاییز وبرگای طلا یادت رفت
انگار تمام ماجرا یادت رفت
سپردی قلبتو به قلب دیگه
شاید بهت حرفای بهتر میگه
رفتی وپا رو رویاهام گذاشتی
تا ته دنیا چشم به رام گذاشتی
سفر بده کاش نمیرفتی سفر
خیلیه که از تو ندارم خبر
منم میخوام برم یه جای خلوت
بگم به هرچی قهر و دوری لعنت
همین روزا تو داری برمیگردی
ببین با عشق و زندگیم چه کردی
بیا بگو هنوز منو یادت هست
هنوز میشه یه عهد نقره ای بست
یا نمیریم یا دیگه با هم میریم
چون همو یادمون نره کم میریم
کاش بهم میگفتی که نیاز به استراحت داری نه اینکه بخوای
اینجوری عوض بشی .سفر بده خیلی بده
دوست دارم
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : امید مالکی در : 91/6/3 4:42 عصر
وقتی ایران مدال می گیره عکس العملها در خونه ی ما :
مامانم : خوش به حال مامانش حتما چقدر فامیل هاش بهش تبریک میگن !!
خواهرم : مردم هم داداش دارند ما هم داداش داریم!بی عرضه تنه لش!
بابام : خاک تو سرت من اگه همسن تو بودم الان قهرمان المپیک میشدم، گوساله فقط بلده بخوره !!
یعنی هر وقت یکی مدال بگیره من ترور شخصیت میشم
کاش که این المپیک زودتر تموم بشه !!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : امید مالکی در : 91/7/27 12:48 عصر
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب میشود.... چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب میشود.... نگاه کن تمام هستی ام خراب میشود... شراره ای مرا به کام میکشد ... مرا به اوج میبرد... مرا به دام میکشد... نگاه کن... تمام آسمان من پر از شهاب میشود .... تو آمدی ز دورها و دور ها... ز سرزمین عطر ها و نورها... نشانده ای مرا کنون به زورقی... ز عاجها،ز ابرها،بلورها.... مرا ببر ،امید دلنواز من... ببر به شهر شعرها و شورها.... به راه پر ستاره میکشانیم.... فراتر از ستاره مینشانیم... نگاه کن... من از ستاره سوختم... لبالب از ستارگان تب شدم.... چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل.... ستاره چین برکه های شب شدم.... چه دور بود پیش از این زمین ما.... به این کبود غرفه های آسمان.... کنون به گوش من دوباره میرسد.... صدای تو... صدای بال برفی فرشتگان.... نگاه کن که من کجا رسیده ام.... به کهکشان،به بیکران،...به جاودان... کنون که آمدیم تا به اوجها... مرا بشوی با شراب موجها.... مرا بپیچ در حریر بوسه ات... مرا بخواه در شبان دیر پا.... مرا دگر رها مکن.... مرا از این ستاره ها جدا مکن.... نگاه کن... که موم شب به راه ما چگونه قطره قطره آب میشود... صراحی سیاه دیدگان من.... به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب میشود... به روی گاهواره های شعر من نگاه کن... تو میدمی و آفتاب میشود... فروغ.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : امید مالکی در : 91/7/26 1:6 عصر
دانشجوهای پسر هم بدبختنااااااا
اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با کی قرار داری؟ اگه لباسهای معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری
اگه زیاد بگن دوستت دارم . میگن باز چه نقشه ای تو سرته اگه نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه ای وسطه
اگه زیاد بهتون زنگ بزنن میگن اعتماد نداری اگه یه مدت زنگ نزنن میگن سرت خیلی شلوغه
اگه تو خونه زیاد بخندن میگن لوس شدی اگه نخندن میگن چه مرگته عاشق شدی
اگه شام بخوان میگن همش به فکر شکمتی اگه شام نخوان میگن چی کوفت کردی
اگه درس بخونن میگن خرخونی. اگه نخونن میگن چقدر خنگی. چه جوری دانشگاه قبول شدی؟
اگه خودکار استادو که افتاده زمین بدن دستش میگن چاپلوسی. اگه ندن میگن بی ادبی.
اگه سر کلاس به دخترا سلام کنن میگن عاشق شده. اگه نکنن میگن اینو ببین چه غربتیه. انگار از پشت کوه اومده! یا میگن انگار آسمون سوراخ شده و این افتاده پایین!
خلاصه از اول تاریخ بشر پسرا بدبخت بودن
کلمات کلیدی :